#قرار_معنوی#شهید_سید_محمد_حسین_علم_الهدی#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر_بحق_مولاتنا_زینب_سلام_الله_علیها#قرا_گروهی#گل_نرگسیها#کلوچه_پایه_شکلاتی#سراجی#ممنون_استاد_جان_ساکن_کربلا🖤🖤شهید سید محمد حسین علم الهدی🖤🖤
سال 1337 همزمان با سالروز وفات امام موسى ابن جعفر (ع) در خانه روحانى متعهد و مجاهد، مرحوم آيت الله علم الهدى، فرزندى از خاندان محمد (ص) قدم بر عرصه گيتى گذارد. او را حسين نام نهادند. همچنان كه راهش حسينى بود ايثار و شهادتش نيز حسين وار بود. حسين از اولين روزهاى حياتش با كلام خدا و آيات قرآن آشنا شد و تربيت يافت. در سالهاى 41 و 42 حسين كه كودكى 5-6 ساله بود جهاد در راه خدا و مبارزه با طاغوتيان را در خانه خود كه مركز مبارزات مردم خوزستان بود، به خوبى آموخت. او قبل از آنكه به مدرسه برود به مكتب قرآن راه يافت. در 11 سالگى به عنوان يك معلم قرآن در مسجد تدريس مىكرد. بدين وسيله پيوندى ميان مسجد و مدرسه كه در زمان رژيم بسيار از يكديگر جدا بودند، ايجاد كرد. اولين مبارزه علنى حسين با رژيم فاسد شاه، آتشزدن سيرك رقاصههاى مصرى در اهواز بود.
او در عاشوراى سال 1353 در اوج خفقان به كمك ديگر دوستانش در كنار دستههاى عزادارى معمولى ترتيب عزادارى به سبك راهپيمايى را داد؛ در اين راهپيمايى روى سينه همه افراد جمله «ان الحيوة عقيدة و جهاد» نوشته شده بود.
از آن جايى كه بهترين مكان براى گسترش فعاليت عليه رژيم طاغوت دانشگاه بود، حسين تصميم گرفت وارد دانشگاه شود و چون علاقه شديدى به رشتههاى علوم انسانى داشت در رشته تاريخ دانشگاه فردوسى مشهد پذيرفته شد. سال 1356 كه حسين وارد دانشگاه شد آغاز اوجگيرى مبارزات دانشگاهى بود و حسين با تجربيات گذشته و فعاليت هايى كه عليه رژيم داشت از همان روز اول با انجام كارهاى ابتكارى جالب در مدت كوتاهى مثل همه دانشگاهيان به عنوان مبتكر فعاليت هاى ضد رژيم شناخته شد.
ضمن اين فعاليت ها، حسين كه دانشجويى از خانواده روحانى بود با روحانيون متعهد مشهد تماس گرفت و پس از مدت زمان كوتاهى با آيات عظام سيدعلى خامنهاى، طبسى و شهيد هاشمى نژاد بسيار صميمى شد و در مسائل و مشكلات فكرى و سياسى با ايشان مشورت مىكرد. در مشهد چند بار توسط پليس دستگير شد اما با زيركى خاص آزاد گردید.
با اوجگيرى انقلاب در ميان اقشار مردم، براى رشد و گسترش فعاليت هايش تصميم به كارِ گروهى گرفت. براى تحقق اين فكر به اهواز رفت و همراه با يارانش گروه «موحدين» را تشكيل داد. در گروه «موحدين» نيز وى به دليل ابتكار بى نظير و شجاعت فوق العاده، در همه برخوردها و برنامهها مبتكر طرح و پيش قدم در عمل بود. وى در جريان حمله به كنسولگرى عراق در خرمشهر مسئول شكستن شيشه و ريختن مواد محترقه در داخل كنسولگرى بود و در برنامه اعدام انقلابى «پل گريم» مستشار و مزدور آمريكايى نقش مؤثر داشت.
از خصوصيات بارز شهيد، تلاش فوق العاده وى در مهمان نوازى و يارى به ستمديدگان و كودكان بود.
او همزمان با ورود امام در كميته استقبال ايشان حضور فعال داشت، برگزارى جلسات سخنرانى در خوزستان، ترور دانشى نماينده مزدور مجلس، ترور مستشار آمريكايى در واقعه اعتصاب كاركنان شركت نفت، انفجار شهربانى كرمان به دليل به شهادت رساندن مردمان بى دفاع در داخل مسجد، از جمله مجاهدت هاى كم نظير اين شهيد والا مقام به شمار مىرود.
شهيد حسين علم الهدى بعد از بررسى دقيق كتاب ولايت فقيه امام (ره) مشاهده كرد كه جاى ولايت فقيه در پيش نويس قانون اساسى خالى است. بنابراين با كمك يكى از نمايندگان مجلس (آقاى اسدىنيا) و حجةالاسلام آقاى موسوى جزايرى نماينده وقت اهواز در مجلس خبرگان، طرح مذكور در قانون اساسى وارد شد.
همزمان با آغاز جنگ تحميلى و در همان روزهاى اوليه جنگ، حسين به عنوان مسئول اعزام نيرو، روزانه صدها نفر از نيروهاى اعزامى در شهرستان را با نظم دقيق و مديريت كامل سازماندهى و تقسيم و به سوى مناطق عملياتى اعزام مىكرد و با اين مشغله زياد روزى يك ساعت به راديو اهواز رفته و برنامه سخنرانى پيرامون غزوات پيغمبر (ص) را اجرا مىكرد. بعد از گذشت كمتر از يك ماه كه حسين فرمانده سپاه هويزه بود، به قدرى در ميان عشاير منطقه نفوذ كرده بود كه زبانزد همه شده بود تا آنجا كه عشاير سوسنگرد و هويزه را براى اولين بار به زيارت حضرت امام (ره) برد. پس از بازگشت به هويزه وى در چندين شبيخون موفقيتآميز شركت كرد.
در برنامه حمله روز اربعين حسينى كه فرماندهى شصت تن از برادران پاسدار، جهاد، دانشجو و ... را به عهده داشت، به عنوان گروه پيشتاز و پياده ارتش به جنگ با كفار پرداخت كه متأسفانه غافلگير شده، در محاصره حدود 40 تانك دشمن قرار گرفت. پس از ساعاتى مبارزه با دشمن، وقتى مهمات آنها تمام شد در حال تشنگى و گرسنگى نيز به جنگ ادامه دادند تا اينكه يكى يكى به شهادت رسيدند و آخرين نفر، حسين بود كه با آرپىجى خود سه دستگاه تانك كفار را منفجر كرد و سپس با فرياد الله اكبر در حالى كه قرآن در دست داشت در روز 16 دى ماه سال 1359 در كربلاى هويزه حسينوار به شهادت رسيد.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم